23 آبان 1404

کتاب پَختستان: هزارتویی از اندیشه

کتاب “پختستان” رمانی نمادین و تمثیلی از یک استادانگلیسی بنام “اِدوین آبوت” است که با روایت اول‌شخص و زبانی ساده دنیای دوبُعدی ساکنانی هندسی را به تصویر می‌کشد. راوی خود را “مربع” معرفی می‌کند و از نظم اجتماعی، آداب و رسوم و مراتب جامعه‌ای سخن می‌گوید که در آن جایگاه افراد بر اساس تعداد اضلاع و درجات هندسی تعیین می‌شود. در کتاب، زنان عمدتاً به شکلِ خط های ساده و یک بعدی و مردان از مثلث تا چندضلعی‌های پیچیده با تعداد اضلاع مختلف طبقه‌بندی شده‌اند.

نویسنده در بخش نخست داستان و از زبان مربع، خوانندگان را از طریق برخی مفاهیم زندگی در دو بعد راهنمایی می کند و داستان از جنبه های عملی موجود در جهان دو بعدی حکایت دارد. مربع ساختار دقیق و سلسله‌مراتبی پختستان را شرح می‌دهد. قوانین سخت‌گیرانهٔ رفتار، آموزش‌های رسمی، نقش‌های جنسیتی و برتری‌طلبی دایره‌ها که به‌عنوان طبقهٔ حاکم و روحانیانِ اجتماعی و فکری عمل می‌کنند که شرحِ این روزمرگیِ های هندسی هم طنزآمیز است و هم حاوی نقدهای تند به شرایط زندگی. نویسنده با استفاده از قیاس‌های هندسی تلاش می کند تا نابرابری‌ها و محافظه‌کاری‌های اجتماعی را برجسته می‌کند.

در نیمهٔ دوم روایت، تجربهٔ فراطبیعیِ راوی آغاز می‌شود. ابتدا او رؤیایی دربارهٔ دنیای یک‌بعدی می‌بیند و سپس با موجودی سه‌بعدیبه نام “کره” ملاقات می‌کند که بعد سوم را به او نشان می‌دهد و دریچه‌ای نو به واقعیت می‌گشاید. این مواجهه نشان می‌دهد که تا چه حدی ادراک انسان‌گونهٔ ساکنان پختستان محدود است و حقیقت ممکن است ورای احساسات و مفروضات پذیرفته‌شده قرار داشته باشد. وقتی مربع تلاش می‌کند بینش جدید خود را که مبتنی بر وجود یک بعد بیشتر می باشد به دیگران منتقل کند، با مقاومت، طرد و سرکوب روبه‌رو می‌شود و جامعهٔ بستهٔ پختستان از پذیرش هر دیدگاه نوین و یا متفاوت و وجود بعدهای بیشتر امتناع می‌کند و به دنبال آن راوی داستان (مربع) یا محکوم می‌شود و یا به سکوت و حصر کشانده می‌شود.

از منظر تماتیک، رمان هم‌زمان چند پیام کلیدی دارد که شامل نقد ساختارهای طبقاتی و نابرابری اجتماعی که از هندسه به‌عنوان نماد بهره می‌گیرد، تاکید بر محدودیت ادراک و ضرورت فروتنی معرفت‌شناختی، و پرسش دربارهٔ رابطهٔ علم، دین و اقتدار می باشد و اینکه چگونه نهادها می‌توانند کشف و دسترسی به حقیقت های بالاتر را محدود کنند.

نویسنده کتاب با زبان ساده، طنزی ملایم و تصویرپردازی‌های هندسی، خواننده را به تأمل دربارهٔ حدود دانش و خطرات بسته‌نگری دعوت می‌کند. روایت از شرح دقیق زندگی روزمره به تجربهٔ تحول‌بخش حرکت می‌کند و این ساختار آموزشی ـ تمثیلی آن را برای خوانندگان عام و متخصصان فلسفهٔ علم و تاریخ اندیشه قابل‌استفاده می‌سازد. در نتیجه کتاب پختستان هم به‌عنوان تفریح فکری و هم به‌عنوان متنی آموزنده دربارهٔ محدوده‌های ادراک، نقش قدرت در دانش و ضرورت توجه به دیدگاه‌های فراتر توصیه می‌شود.

این کتاب دو بار ترجمه شده است. یکبار با ترجمه کلاسیک و ادبی توسط انتشارات کارنامه که تلاش بسیاری در آن صورت گرفته تا متن فارسی به نثر کلاسیک انگلیسی نزدیک شود که انصافا موفق بوده است. یکبار دیگر نیز ترجمه به نثر و گویش امروزی فارسی توسط انتشارات تندیس منتشر شده است. برای تهیه اینجا را کلیک کنید.

کتاب پَختستان: هزارتویی از اندیشه

در جهانی که ذهن بشر در حصار مرزهای نادیده و قواعد نانوشته گرفتار بود، ادوین اَبوت در سال ۱۸۸۴ اثری آفرید که همچون آینه‌ای در برابر عقل و همچون پتکی بر دیوارهای تعصب فرود آمد. او جهانی ساخت دوبُعدی، تخت و بی‌عمق اما سرشار از اشارات و معنا، جهانی که برای اندیشیدن به بُعد سوم، باید چشم از عادت برداشت و جرئت دیدن یافت.

پختستان فقط یک داستان نیست، تجربه‌ای‌ست از دیدن آن‌چه دیده نمی‌شود و شنیدن آن‌چه در سکوت فریاد می‌کشد. این سرزمین هندسی، جامعه‌ای‌ست متشکل از خطوط و اشکال. زنان خط‌هایی تیز و نازک‌اند، خطرناک و بی‌صدا، و مردان چندضلعی‌هایی‌اند که با هر ضلع، رتبه‌ای بالاتر در اجتماع می‌یابند. این نظم خشک و سلسله‌مراتبی، تصویری‌ست استعاری از فرهنگ و مناسبات قدرت، تبعیض جنسیتی و تقدیس نادانی.

راوی داستان مربعی‌ست محترم، از طبقه‌ی فرهیختگان، که با زبانی آمیخته به دقت و شگفتی، ما را به ژرفای زندگی در دنیایی دوبُعدی می‌برد. او از کوچه‌پس‌کوچه‌های زاویه‌دار، از عرف و قوانینی می‌گوید که هرگونه اشاره به بُعد سوم را کفرآمیز و خطرناک می‌دانند. در این جهان، “بالا” مفهومی ممنوع است، و تخیل، جرمی بزرگ.

اما درست در نقطه‌ای از این نظم دوبعدی، جرقه‌ای می‌زند. موجودی از بُعدی دیگر که در واقع “کره‌ای از فضاستان” است پا به پختستان می‌گذارد. او از بالا رفتن می‌گوید، از دیدن آن‌چه پشت دیوار است بی‌آن‌که دیوار را بشکنی. ابتدا، مربعِ راوی، منکر و ناباور است، اما کم‌کم حقیقت را لمس می‌کند. توان دیدن چیزی که دیده نمی‌شود، فهمی که از جنس منطق فکری نیست بلکه از جنس شهود است. و همین ادراک، بذر تبعیدش را می‌کارد زیرا در سرزمینی که تداوم در نادانی‌ست، آگاهی خطری‌ست نابخشودنی.

پختستان، در نگاه دیگر، تصویری‌ست از ذهن انسانی که در دامِ دوگانگی‌ها و مرزهای قراردادی گرفتار شده است. نویسنده با زبانی ساده اما لبریز از معنا، مفاهیمی چون ریاضیات، ساختار قدرت، زن‌ستیزی، دین و آزادی اندیشه را در قالبی داستانی و استعاری می‌ریزد. روایتی که در عین علمی بودن، لحنی فلسفی و گاه حتی عرفانی می‌یابد. در هر خط این کتاب، تضادی میان دیدن و ندیدن، پرسیدن و اطاعت و واقعیت و تخیل نهفته است. شاید به همین دلیل است که این رمان کوچک، از قرن نوزدهم تا امروز، همچنان زنده و تاثیرگذار باقی مانده است. در کلاس‌های ریاضی و فلسفه تدریس می‌شود، مورد اقتباس آثار گوناگون هنری قرار گرفته، و الهام‌بخش متفکرانی بوده که به مرزهای دانش های مرسوم قانع نیستند. فیزیک‌دانان نظری، نویسندگان پست‌مدرن، و منتقدان اجتماعی، همگی در خطوط ساده‌ی این اثر رازهایی ژرف یافته‌اند.

پختستان کتابی‌ست که نمی‌توان فقط آن را خواند، باید آن را زیست، باید در امتداد هر خط و هر زاویه توقف کرد، پرسید و تردید کرد. در دل هر سطر از آن، دردی از دنیای ما نهفته است و در هر پاسخ، جرقه‌ای برای شکستن دیوارهای ذهن.

اگر به‌دنبال اثری هستید که ذهن‌تان را به چالش بکشد، محدودیت‌های ادراک را به شما بنمایاند، و جرئت دیدنِ نادیده‌ها را در شما بیدار کند، پختستان همان پنجره است، پنجره ای به جهانی دیگر و به فهمی دیگر از همین جهان.

(این نوشته اندکی ویرایش و تلخیص شده است. برای مطالعۀ مفصل تر اینجا را کلیک کنید)