22 آبان 1403

میکروب ها، دوست یا دشمن انسان؟

دکتر عارف عبادی

امروز هنگام خرید منزل توجه‌ام به موضوعی جلب شد. بر روی برچسب یک مایع‌دستشویی با رنگی که به چشم بیاید نوشته شده بود «۹۹/۹ درصد باکتری‌ها و ویروس‌ها را از بین می‌برد». اینکه این عدد چطور محاسبه شده و تا چه اندازه درست است برایم اهمیتی ندارد. بخش زیادی از تبلیغات نه صادق‌اند و نه کاذب بلکه به قول هری فرانکفورت باید آنها را «حرفِ مفت» حساب کرد. با این حال این تبلیغ چیزی را هدف قرار می‌دهد که تا حد زیادی عمومیت دارد: ترس و هراس ما از میکروب‌ها.

خیال می‌کنم همۀ ما از دوران کودکی بارها شنیده‌ایم که برای جنگ با میکروب‌ها باید دست خود را بشوریم، استحمام کنیم و مسواک بزنیم. بعدها که بزرگتر شدیم به کرات از پزشکان شنیدیم که عامل فلان بیماری، ویروس یا باکتری است و همیشه درمان‌هایی برای نابودی آن به کار گرفته‌ایم. چند سال پیش با شیوع و سپس دنیاگیری کووید-۱۹ تجربۀ دست‌اولی از قدرت مهیب میکروب‌ها به دست آوردیم. پس تعجب ندارد اگر بخواهیم تا جای امکان از آنها دور بمانیم و با نابودی «۹۹/۹ درصد» آنها اجازه ندهیم به هیچ عنوان وارد بدن‌مان شوند.

اما نکته اینجاست که آنها همین حالا هم در بدن ما هستند. یا اگر دقیق‌تر بخواهم بگویم ٪۵۷ از سلول‌های بدن ما را میکروب‌ها تشکیل می‌دهند که شامل باکتری‌ها، ویروس‌ها، آغازیان و برخی قارچ‌ها می‌شوند. یعنی از منظر سلولی، ما بیش از آنکه انسان باشیم، میکروب هستیم. اما از لحاظ ژنتیکی اوضاع حتی از این هم عجیب‌تر است. ژنوم انسان (تقریبا) شامل ۲۰,۰۰۰ ژن می‌شود. اما ژنوم میکروبیوم بدن ما (یعنی مجموعۀ میکروب‌های همزیست بدن ما) بین ۲ تا ۲۰ میلیون ژن را در بر می‌گیرد. علاوه بر این، ۸ درصد از DNA که در ژنوم انسان وجود دارد مشتمل بر بقایای ویروسی است و درحدود ٪۴۰ دیگر نیز احتمالاً منشاء ویروسی دارد. بی‌جهت نیست که ژنوم میکروبیوم بدن را «ژنوم ثانویه انسان» می‌نامند. هرچند ما انسان‌ها از نظر ژنوم انسانی تقریباً ٪۰/۱ با یکدیگر متفاوت هستیم اما از لحاظ ژنوم میکروبیوم می‌توانیم تا ٪۹۰ با هم فرق داشته باشیم.

اما این همه میکروب در بدن ما چه می‌کنند؟ دانشمندان به تدریج در حال یافتن پاسخ به این پرسش هستند. اکنون می‌دانیم که میکروبیوم ما انسان‌ها در طی میلیون‌ها سال در تکامل همبسته (یا تکامل همراه) با بدن ما قرار گرفته و همکاری میان آنها به صورتی درآمده که بقای یکی وابسته به بقای دیگری است. میکروبیوم بدن ما از اهمیت اساسی در هضم غذا، تعدیل سیستم ایمنی، تولید ویتامین‌های حیاتی و حتی تامین سلامت روان برخوردار است. تضعیف یا حذف میکروارگانیسم‌ها بدون در نظر گرفتن این تاریخ تکاملی و وابستگی دوسویۀ به پیامدهای ناگواری منجر شده است.

برای مثال بخش اعظم میکروبیوم بدن در دستگاه گوارش و بویژه در رودۀ بزرگ ما جا دارد. استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها می‌تواند به میکروبیوم دستگاه گوارشی آسیب‌ برساند و در نتیجه کار هضم غذا را با دشواری مواجه کند. امروزه شواهدی در دست است که نشان می‌دهد یکی از دلایل اصلی چاقی مفرط و بیماری‌های مرتبط با آن اختلال‌هایی است که در نتیجۀ از بین رفتن یا آسیب‌ وارد شدن به میکروارگانیسم‌های بدن رخ می‌دهد. یکی از راه‌های درمان این مشکل نه از بین بردن بیشتر میکروب‌ها، بلکه اضافه کردن میکروب‌ها و باز گرداندن تعادل به دستگاه گوارش است.

علاوه بر این میکروبیوم بدن بر سلامت روان ما نیز اثر می‌گذارد. محیطی که در آن زندگی می‌کنیم، رژیم غذایی که مصرف می‌کنیم و همینطور استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها باعث شده که میکروبیوم بدن ما متفاوت از اجدادمان باشد. به نظر می‌رسد که تغییر میکروبیوم رودۀ ما می‌تواند بر کارکرد سیستم اعصاب مرکزی و در نتیجه بروز برخی از اختلالات روانی (همچون روان‌پریشی و افسردگی و اضطراب) بیانجامد. شاخۀ علمی جدید psychobiotics مشخصاً به مطالعۀ تاثیرات میکروبیوم بر مغز و سلامت روان می‌پردازد و همچون مورد چاقی مفرط، گاهی راه درمان برخی اختلالات روانی را ایجاد تغییرات در محیط میکروبی روده می‌داند.

همانطور که گفته شد بیشترین میزان میکروبیوم بدن ما در دستگاه گوارش وجود دارد. پس از دستگاه گوارش، بیشترین تعداد میکروب‌ها بر روی پوست ما قرار دارد به نحوی که در هر سانتی‌متر مربع از پوست بین ۱۰,۰۰۰ تا یک میلیون باکتری جای گرفته است. این میکروب‌ها نخستین‌ خط دفاعی ما برای مبارزه با عناصر بیماری‌زایی است که بر روی پوست قرار می‌گیرند. آنها با تجزیۀ شیمیایی برخی از عناصر بیماری‌زا، نقشی حیاتی در سلامت ما بازی می‌کنند. میکروب‌های پوست، نه تنها خود به دفع عوامل بیماری‌زا می‌پردازند، بلکه به تقویت سیستم ایمنی بدن نیز کمک می‌کنند. برای مثال سیستم ایمنی نوزادانی که به شکل طبیعی متولد می‌شوند در مقایسه با نوزادانی که به صورت سزارین متولد می‌شوند، عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد. دلیل این امر آن است که پوست این نوزادان در هنگام تولد با واژن مادر تماس دارد و باکتری‌های مفیدی همچون Escherichia coli و Bifidobacterium را از آن جذب می‌کند. این باکتری‌ها باعث تسریع فعال شدن سیستم ایمنی نوزاد می‌شوند که به نوبۀ خود شانس ابتلای نوزادان به سرطان خون را کاهش می‌دهد.

(این نوشته خلاصه و ویرایش شده است. برای مطالعۀ مفصل تر و همینطور منابع مورد استفاده در آن به کانال اختصاصی دکتر عارف عبادی مراجعه کنید)