7 اردیبهشت 1404

حقیقت نهفته در رفاقت (پژوهش هاروارد)

پژوهش طولانی دانشگاه هاروارد دربارۀ شادکامی

براساس یک پژوهش طولانی مدت درباره الگوهای رشد در بزرگسالی که در دانشکده پزشکی هاروارد واقع در ایالت ماساچوست آمریکا از سال ۱۹۳۸ آغاز شده است، پژوهشگران شروع به تحقیق در این زمینه کردند که چه چیز به زندگی معنا و زیبایی می‌دهد و شادی بخش است. در این مطالعه که همچنان ادامه دارد برخی از دانشجویان هاروارد و برخی دیگر از جوانان محله‌های کم‌درآمد در منطقه بوستون آمریکا مورد بررسی قرار گرفتند. در آغاز کار این مطالعه، پژوهشگران این افراد را تحت معاینات پزشکی قرار دادند و با والدین شان مصاحبه کردند تا درک عمیقی از زندگی آنان پیدا کنند. هر دو سال یک‌بار نیز از این مردان درباره زندگی‌شان سوالاتی ‌شده، ازجمله درباره کیفیت زندگی زناشویی، رضایت شغلی و فعالیت‌های اجتماعی. معاینات و سلامت جسمی شامل عکسبرداری از قفسه سینه، آزمایش خون و ادرار و اکوکاردیوگرام قلب نیز هر پنج سال یک‌بار انجام می‌شده است. بعدها همسر و فرزندان گروه اولیه نیز به این مطالعه پیوستند و حتی ۲۵ نفر از شرکت‌کنندگان نیز مغز خود را (پس از مرگ) به این مطالعه اهدا کردند. تمام افراد از زمانی که وارد برنامه تحقیقاتی شدند در طول زندگی تحت تمام بررسی ها و ارزیابی های پزشکی، روانشناختی، سلامت اجتماعی و زندگی شخصی قرار داشته اند. نمونه های مورد مطالعه در طول زنگی به انواع مشاغل و موقعیت های تجاری، اجتماعی و سیاسی نایل شدند بطوریکه برخی از آنها حتی عضو مجلس سنای آمریکا و یک نفر نیز رییس جمهور ایالات متحده گردید و در تمام این شرایط و موقعیت ها، موضوع سلامت از زوایای متعدد و رضایت از زندگی در همه آنها به دقت ارزیابی و مورد سنجش قرار گرفت.

پروفسور رابرت والدینگر که چهارمین مدیر این مطالعه در طول دوره اجرای آن از سال ۱۹۳۸ می باشد، در یک سخنرانی درمورد یافته‌های این مطالعه منحصربه‌فرد صحبت کرده است که تاکنون بیش از ۴۴ میلیون بار دیده شده است (برای مشاهده ویدیو اینجا را کلیک کنید). بر اساس یافته‌های مطالعه هاروارد، مردانی که گفته‌اند با خانواده، دوستان یا هم‌گروهان خود صمیمی‌ترند، معمولا خوشبخت‌تر و سالم‌تر از همتایان خود بودند که کمتر اجتماعی‌اند. طول عمر آن‌ها نیز معمولا بیشتر بود. در مقایسه، کسانی که گفتند تنهاترند، احساس شادی کمتری داشتند و همچنین، وضعیت سلامت روانی و جسمانی‌شان بدتر بود.

البته می‌دانیم ممکن است در جمع هم تنها باشیم و حتی علی‌رغم ازدواج‌کردن، تنها باشیم. در واقع زندگی زناشویی پرتنش می‌تواند به اندازه تنهایی ناخوشایند باشد و گاهی از طلاق‌گرفتن بدتر است.

زندگی درمیان روابط گرم و مطلوب حفاظت کننده می باشد. از اینرو کار‌های ساده مثل وقت‌گذراندن بیشتر با دیگران و حفظ روابط ماندگار می‌تواند سلامت فرد را تقویت کند و به زندگانی شاد و طولانی منجر شود. روابط سالم به کنترل اضطراب ما کمک می‌کند. می‌دانیم که اضطراب جزئی از زندگی است، اما روابط به بدن مان کمک می‌کند تا اضطراب را کنترل کرده و از آن خلاص شوند. افرادی که تنها و منزوی هستند، دائماً در حالت جنگ یا گریز به سر می‌برند و سطح التهاب و هورمون‌های اضطراب مانند کورتیزول در بدن شان کمی بالاتر از افراد دیگر است و این امر به تدریج سیستم‌های مختلف بدن را فرسوده می‌کند. داشتن روابط نه‌تنها موجب شادکامی ما می‌شود، بلکه به ما کمک می‌کند سختی‌ها و مشکلات زندگی را پشت سر بگذاریم. مطالعه دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که افرادی که شبکه روابط قوی و سالمی دارند، بیشتر در برابر مشکلات انعطاف‌پذیر هستند و احتمال شادکامی آنها بیشتر است. برای ایجاد و حفظ روابط باید تلاش کنیم.

شادکامی تجربه‌ای همیشگی و دائمی و بدون فراز و نشیب نیست. و اصولا هیچ‌کس، حتی یک نفر از تمام کسانی که در این کره خاکی هستند، در طول زندگی همیشه و بطور دایم شادکام نمی تواند باشد.

رابطه خوب چیست؟ رابطه خوب فقط به معنای رابطه عاشقانه یا دوستی صمیمی نیست. حتی یک گفتگوی کوتاه با راننده اتوبوس یا یک لبخند به صندوقدار فروشگاه می‌تواند حس تعلق و ارتباط ایجاد کند و به شادکامی ما کمک کند. این نوع تلاش‌ها ضمنا لازم نیست حتما وقت‌گیر و یا خیلی پیچیده باشند؛ حتی یک پیام ساده، یک فنجان قهوه یا یک پیاده‌روی کوتاه نیز می‌تواند روابط اجتماعی را زنده نگه دارد.

برای لحظه‌ای ذهن خود را به سمت دوست یا یکی از اعضای خانواده معطوف کنید که او را دوست دارید، اما به اندازه‌ای که دوست شان دارید وقت تان را با آنان صرف نمی‌کنید. فردی را تصور کنید که باعث می‌شود وقتی با او هستید احساس انرژی ‌کنید و دوست دارید به طور مرتب او را ببینید. چند بار آن شخص را می‌بینید؟ هر روز؟ یکبار در ماه؟ سالی یک بار؟ محاسبه کنید و ببینید چند ساعت در سال با آن فرد وقت می‌گذارید. این عدد را یادداشت کنید چون خیلی مهم است، این یک یافته کلیدی از پژوهش مشهور دانشگاه هاروارد می باشد.

اشاره ای به “کتاب نیروی پنهان دوستی و رفاقت”

همیشه دوستی پدیده ای فرهنگی و یک اختراع لوکس و فانتزی جوامع بشری در نظر گرفته می شده است اما حالا ثابت شده است که رفاقت و دوستی به معنای واقعی کلمه در بقا نوع بشر در مسیر تکامل داروینی نقشی اساسی دارد. کسانی که بیشتر از دیگران با جامعه در می آمیزند نسبت به کسانی که ارتباطات ضعیف تری دارند بیشتر عمر می کنند و لذا همه ی ما از لحاظ بیولوژیکی و برای دسترسی به سطح پایه ای از سلامت به حداقلی از روابط نیاز داریم. دوستی در امواج مغز ما، در ژنتیک ما و در سیستم ایمنی و قلبی‌عروقی ما اثرگذار است. تنهایی می‌تواند انسان را بکُشد بنابراین مسأله‌ی دوستی، مسأله‌ی مرگ و زندگی است. پیوندهای اجتماعی این قدرت را دارند که مسیر زندگی‌ را شکل دهند. بنابراین طبق یافته های پژوهشی در جهان امروز، دوستی یک انتخاب و یا یک کالای لوکس نیست، بلکه نیازی اساسی است که بر توانایی‌ ما در موفقیت و شکوفایی تأثیر دارد و اساسا یکی از اساسی ترین رموز بقا در مسیر تکامل داروینی محسوب می شود.

بنابراین، خوراک و مسکن، سلامتی، پول و آزادی بر شادکامی افراد مؤثرند و اساساً تا وقتی آن‌ها تأمین نشوند کمتر شادکامیم اما نه پول به تنهایی افراد را خوشحال می‌کند و نه جایگاه یا رتبه آدم ها، بلکه آنچه موجب شادی و خوشحالی واقعی می‌شود عمدتا روابط و ارتباطاتی است که ایجاد می‌کنیم. این روابط و ارتباطات می‌تواند به شکل دوستی، روابط در باشگاه کتاب، وابستگی‌های عاشقانه، در گروه‌های فکری، رفقای ورزشی یا همکاران شغلی باشد.

بطور خلاصه زندگی خوب و شادکام یعنی پرداختن به کارهایی که دوست داریم، و به همراه و با آدم‌‌‌‌هایی که دوست شان داریم.

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد
باقی   همه   بی‌حاصلی  و   بی‌خبری   بود

برای اطلاع از جزییات پژوهش طولانی دانشگاه هاروارد، کتاب “زندگی خوب از پروفسور رابرت والدینگر” را بخوانید و یا به وبسایت اصلی پروژه مراجعه کنید.
برای اطلاع و بحث بیشتر در این زمینه، کتاب “نیروی پنهان دوستی و رفاقت از لیدیا دنوورث ” مفید است. برای آشنایی و شنیدن خلاصه این کتاب اینجا را کلیک کنید.